21

     
 

Wednesday, March 12, 2003

*

اسفند که می شود

ابرها که پایین می آیند
دلم برایت پر می زند
باران که می زند توی آسمان اسفند
چشمهایت را می خواهم
و دستها را ...

چه ساده بود نوزده سالگی
وقتی پیاده می رفتیم و پایمان توی گودال آب
آب باران
باران اسفند .....
چه ساده بود نوزده سالگی

دلم دیوانگی می خواهد
دلم می خواهد به راننده تاکسی بگویم برو ، هر جا که می خواهی؛
ابرها که پایین می آیند .

****
خورشید که می زند از لای ابرهای اسفندی
دلم دوبار عاشق می شود
عاشق می شود برایت
چه ساده بود نوزده سالگی
وقتی باران می زد و می دویدیم توی خیابان
وقتی آب پرفقال می خوردیم و می خندیدیم .

دلم دیوانگی می خواهد
دلم می خواهد کلاس مبانی برق نروم
امتحان ندهم ،
گزارش کار ننویسم.
چه خوب بود نوزده سالگی

خورشید که می زند از لای ابرها ،
دلم برق چشمهایت را می خواهد
توی نور آفتاب اسفند ..

****
دلم می خواهد با صندلی ها حرف بزنم
صندلیهایی که تو رویشان نشسته ای
صندلیهایی که وزن تو را حس کرده اند
که بوی عطر تو توی صورتشان پیچیده است
لباسهای تو را لمس کرده اند .
دلم می خواهد حرف بزنم
با این صندلیها ، دیوارها ، پنجره ها ،
این پله های دانشکده مکانیک

اسفند که می شود ،
ابرها که پایین می آیند ،
باران که می زند توی آسمان ،
خورشید که می زند از لای ابرهای اسفندی ؛

دلم برایت تنگ می شود .......

20/اسفند

Monday, March 10, 2003

*

21
امروز بیست و یک ساله می شم.

*

اسفند

اسفند یعنی شروع همه چیز. یعنی ماه با شکوه خوشبختی ما . یعنی بوی بارون روی خاک خیس جنگل ، خنکی ملایم باد ، توی موهای ما ،
اسفند یعنی با هم از دانشگاه برگشتن ، یعنی کنار هم ، یعنی بوی غروب اسفندی ، کنار شونه تو ..
اسفند یعنی قدم زدن تو کوچه پس کوچه ها ، دور و خجالتی ، نزدیک و عاشق ....
اسفند یعنی بوی تو . بوی تن محکم و عاشق تو . بوی دستهای مطمئنت ، بوی نگاه دور عمیقت ..
اسفند یعنی بوی ماهی تازه تو میدون تجریش. یعنی شلوغی شاد و پر همهمه شب عید . یعنی "عیدت مبارک " ...
اسفند یعنی دغدغه . دغدغه رفتن، یعنی وقت تصمیم گرفتن .
اسفند یعنی برق آفتاب ، روی موهای روشن تو ... یعنی تمنای دستهات ، از فاصله کاذب میز، بین دستهای ما ...
اسفند یعنی بوی آتیش سرخ چارشنبه سوری ، صدای شاد " سرخی تو از من ، زردی من از تو ..."
اسفند یعنی " زردی من از تو ، زردی تو از من ؛ سرخی من از تو ، سرخی تو از من ... "
اسفند یعنی یکی شدن ، با هم بودن ، با هم موندن ، یعنی ...... یعنی عشق ..
اسفند یعنی " تولدت مبارک " . یعنی جشن شروع ، جشن زایش ... جشن آغاز من ، آغاز ما .
اسفند یعنی بوی خوشبختی. بوی جوونی . زندگی ، یعنی بوی شروع .... بوی شروع .... و بوی پایان .
اسفند یعنی شکوه ، یعنی عشق ، یعنی تصویر یه خوشبختی گذشته ، خاطره یک روز ، یک ماه ، یک سال ، یک زندگی ...
اسفند یعنی رفتن ، یعنی زندگی ، آینده ، سرنوشت ... یعنی جدایی ...
اسفند ... اسفند ... ماه من ، ماه تو ، ماه ما ...
اسفند یعنی 19 سالگی ما ، یعنی جوونی ما ، خوشبختی ما ، عشق ما ،درد ما ،گریه های ما ، شروع ما ،...... پایان ما ،
اسفند یعنی تولدم ، یعنی شروع زندگی م .... یعنی ..

اسفند بدون تو یه چیزی کم داره . اسفند بدون تو اسفند نیست ، اسفند نمی شه . اسفند بدون تو ، اسفند نیست ، یه خاطره س.
تولدم بدون تو تولد نمی شه. دستهام دستاتو می خواد .اشکام شونه ت رو می خواد .نگاهم دنبال چشمات می گرده ، اسفندم تو رو می خواد ...

 

درباره وبلاگ


وبلاگ قبلی من
فرستادن نظرات



لوگو


 


:دوستان

وبلاگ هايي که مي خونم:

 


آرشیو


 


Gardoon Persian Templates

طراحی: روزهای نوجوانی

[Powered by Blogger]


 

 
            

                                     [بالای صفحه]