21

     
 

Thursday, July 17, 2003

*

سه قطره بوی تن تو
که بچکد توی دماغ اين تنهایی
مه می گیرد روی تمام جنگلهای سردسیری
و برفابهای روی قله ذوب می شود
و شُره می کند روی بالش

برایت یک دریا کشیده ام
با دو دست تنها در زیر دریا
و همان درختی که کنارش
رفتنت را با صدای بلند اعلام کردی
-رنگ و روغن روی بوم-

برایم یک دریا کشیده ای
با ساحلی که به جزیره های معکوس ختم می شود
و بادهای جنوبی که بوی تنت تویشان موج می زند

ماه که بالا می کشد از لای جنگلهای سردسیری
عکس تو می افتد توی دریای رنگ و روغنی
و سه قطره بوی تنت ، بی صدا
می چکد توی دماغ تنهایی

 

درباره وبلاگ


وبلاگ قبلی من
فرستادن نظرات



لوگو


 


:دوستان

وبلاگ هايي که مي خونم:

 


آرشیو


 


Gardoon Persian Templates

طراحی: روزهای نوجوانی

[Powered by Blogger]


 

 
            

                                     [بالای صفحه]