21

     
 

Thursday, November 20, 2003

*

دکتر ک. می گه کلاه خود های جنگی در برابر تمام گلوله های زیر G3 مقاومه ، ولی در برابر G3 مقاومت نمی کنه . می شه با اضافه کردن چند لایه به ضخامت کلاه ، کلاه رو در برابر G3 هم مقاوم کرد. ولی این کار رو نمی کنن. چون در اون صورت ، بر اثر برخورد G3 ، سر سالم می مونه ، ولی نخاع گردن قطع می شه . و یه کشته برای ارتش خیلی بیشتر از یه زخمی می ارزه . به ازای هر زخمی ، سه تا سرباز سالم باید اون رو به عقب ببرن. به ازای هر کشته یه نفر کم می شه و به ازای هر زخمی 4 نفر. بعلاوه سختی هایی که نگه داری یه قطع نخاعی برای خانواده ش داره و درد و رنجی که باید تا آخر عمرش بکشه....
دکتر ک. می گه ممکنه خیلی غیر انسانی به نظر برسه . ولی واقعیت همینه. همینقدر خشن.

Monday, November 17, 2003

*

لیلای لیلی همیشه حس خاصی برام داشته . شاید از اولین روزهای وبلاگ نویسی ش خوندمش .
لیلا یه تصویره برای من ، یه تصویر از آینده ، آینده مدرن تنهای کانادایی ، آینده پذیرفتن دوران تنهایی ..
لیلا ، همیشه برام یه تصویر بوده از آینده ، اینده سرد ، آینده ای که دارم به سرعت به طرفش پرتاب می شم .نمی دونم می خوامش یا نه ، دارم به سمتش پرتاب می شم. حس می کنم چنین اینده ای رو نمی خوام . تردیدم برای رفتن هم از همین حس می آد ، آینده تنهایی ، آینده مهاجرت ، آینده مدرن ... آینده سرد کانادایی ..
سردی ش رو از همین الان حس می کنم ، سردی زمستون تورنتو ، سردی تنها زندگی کردن ، برای ادمی به گرمی لیلا ، لیلای لیلی . برای کسی مثل من ، با همون تعبیر ها، با همون جنون پینک فلویدی ، با غرق شدن در The Wall, Wish You Were Here, Division Bell …

"در سير تلخ اين چند سال گذشته به اين نتيجه رسيده بودم كه ديگر دوران تنهايي رسيده است و بايد آن را پذيرفت ... و پذيرفتمش ... و شروع كردم به دوست داشتنش ..."

نمی دونم می تونم دوران تنهایی رو دوست داشته باشم یا نه .

Sunday, November 16, 2003

*

دیگه بسه . دیگه یخ زدن پاها بسه . دیگه مورمور شدن انگشتها بسه . دیگه لرزیدن صدا بسه . دیگه ترسیدن بسه . دیگه آرزو بسه . دیگه فرار کردن بسه . دیگه بوم بوم کوبیدن قلب بسه . دیگه نفس نفس زدن بسه . دیگه گشتن بسه . دیگه نفرت بسه . دیگه داد زدن بسه .دیگه نفرت بسه . دیگه جلوی اشکها رو گرفتن بسه .دیگه صدای گیتار بسه . دیگه قایم شدن بسه . دیگه بسته بودن بسه . دیگه بی عدالتی بسه . دیگه لرزیدن از نفرت بسه . دیگه حق نداشتن بسه . دیگه زور گفتن بسه . دیگه استرس بسه .
بسه . بسه .می فهمین ؟ بسه . بسه . دیگه بسه . من آرامش می خوام .

 

درباره وبلاگ


وبلاگ قبلی من
فرستادن نظرات



لوگو


 


:دوستان

وبلاگ هايي که مي خونم:

 


آرشیو


 


Gardoon Persian Templates

طراحی: روزهای نوجوانی

[Powered by Blogger]


 

 
            

                                     [بالای صفحه]