21

     
 

Friday, February 11, 2005

*

منم و حسرت با تو ما شدن
تویی و بدون من رها شدن

دیگه نمی شه باهات حرف زد. دیگه نمی شه فقط حرف زد به قصد حرف زدن. می شه سوال دقیق پرسید و جواب گرفت، می شه به سوالت، اگه داشته باشی، جواب داد، ولی نمی شه حرف زد و حرف زد و حرف زد، تا فقط حرف زده بشه. دیگه نمی شه دیوونه بازی کرد. دیگه نمی شه برات تعریف کرد که آدم برفی م چقدر ناقص الخلقه شده، نمی شه برات از دلتنگی گفت. نمی شه حتی بهت گفت تولدت مبارک. چقدر دور شدی Vioe. چقدر دور.
سرد و یخ زده و مصنوعی می رم سر کلاس و با خنده ی مصنوعی گرامر درس می دم. لیست استادای دانشگاها رو می ذارم جلوم و یه ایمیل رو به همه شون می فرستم. و روزی پنجاه دفعه ایمیل هامو چک می کنم .آلمانی می خونم و برای امتحان فرانسه آماده می شم. چرخ می زنم دور خودم، و زندگی م، بیست و سه سالگی م لیز می خوره از لای انگشتام و شبا می چکه رو بالشم.
من چه چیزایی رو یادم می آد، و چقدر این یاد آوردن های من برای تو مسخره س. جر زدی Vioe. وسط بازی جر زدی. حالا من هم دارم از تو فرار می کنم انگار. از هالیفاکس یه خط مستقیم بکشی که از مرکز زمین بگذره، خطو که ادامه بدی، از ملبورن عبور می کنه. دارم من هم فرار می کنم Vioe. می بینی. تو که نباشی، تهران و ملبورن و هالیفاکس هیچ فرقی نداره . وقتی دیگه حتی محرم نیستم که حالتو بدونم، چه فرقی می کنه کجا باشم و چقدر اختلاف ساعت داشته باشیم . خیلی زود بزرگ شدی . عوض شدی .
دارم فرار می کنم. از تو و خودم و فکر تو و تنهایی بین بقیه فرار می کنم. و پناه می برم به تنهایی مطلق. تنهایی بی شیله پیله. به سرمای بی رودروایسی. تو که رفتی، شاید توی تنهایی سرد یه شهر خیلی دور کوچیک خودمو پیدا کنم. دارم می رم Vioe. دارم از ظاهر سازی به حقیقت مستقیم بی پرده کوچ می کنم. به جایی که همه چیز خشن و بی شیله پیله و رو راسته. بیابونی که با وعده کثیف سراب آدمو تخدیر نمی کنه. داغ داغ که خودتو پرت کنی وسط یه شهر یخ زده، ... هه ... فرآیند سخت کاری سطحی همین جوریه دیگه. یه پیله سخت سفت نشکن می پیچه دورت، و اونوقت دیگه لوس و احمق و corny نخواهی بود، و اونوقت دیگه روز بیست و چهار بهمن نخواهی رفت قبرستون ظهیرالدوله. و اونوقت دیگه بزرگ خواهی شد و سرد خواهی شد و یخ خواهی زد تو سرمای رک و راست نووا اسکوشیا.

 

درباره وبلاگ


وبلاگ قبلی من
فرستادن نظرات



لوگو


 


:دوستان

وبلاگ هايي که مي خونم:

 


آرشیو


 


Gardoon Persian Templates

طراحی: روزهای نوجوانی

[Powered by Blogger]


 

 
            

                                     [بالای صفحه]